· از دور نشان گر خودی بودن فرد در مناطق عملیاتی بود... (البته زیاد اعتبار نداشت!)
· چفیه رو بیشتر رزمنده ها داشتند... ولی همه بسیجی ها چفیه به گردن داشتند و البته از نمادهای بسجیان عزیز بود.
· گاهی به عنوان سجاده نماز ، رزمنده ها استفاده میکردند.
· بیشتر وقتها سفره غذای رزمنده ها نیز بود.
· دم دست ترین باند و زخم بند برای زخمیها بود.(وقتی امدادگر می رسید اگر باند زخم نبود، محل جراحت هر رزمنده زخمی رو با چفیه خودش می بست یا اگر دست و پای کسی میشکست با چفیه آتل بندی میکردند..{معمولا رزمنده ها چفیه خود رو تمیز نگه میداشتن})
· به عنوان بهترین کولر قابل دسترس در مناطق بود.وقتی خیس بود و به سوی خلاف جهت باد ،بهتر از کولر گازی عمل می کرد.(البته بیشتر به نحوه کار کولرهای آبی شبیه بود.)
· وقتی قرار بود رزمنده ها کارهای سنگین انجام بدهند به دور کمر می بستند .(دستمال قدرت!)
· وقتی دشمن بمباران شیمیایی می کرد در نبود ماسک ضدگاز چفیه خیس بهترین عملکرد محافظتی را داشت.
· در مراسم ها و عزاداری ها به خصوص در ماه های محرم و رمضان به جای دستمال اشک رزمنده های اسلام استفاده میکردند.
· گاهی هم بقچه و ساک دستی رزمنده ها بود.
· بعضی از رزمندگان که تیز و زرنگ بودند میتونستند در اوقات فراغت با چفیه ماهیگری کنند!
· در دسترس ترین کفن برای پیکرهای قطعه قطعه شده شهدای والامقام بود.
· چفیه رزمندگان گاهی جای زیرانداز در هنگام استراحت و ملافه در هنگام خواب استفاده میشد.
· چفیه در هنگام شناسایی منطقه و ...به عنوان نقاب استفاده می گشت.
· در مناطق جنگی به عنوان پیش بند آرایشگاه های صلواتی مورد استفاده بود.
· اگر نیاز به صافی و تصفیه آب بود از چفیه هم استفاده میشد.(البته سعی بر این بود که چفیه تمیز باشد!)
· اگر غذای گرم در دسترس بود به عنوان دستگیره برای برداشتن ظرف غذای داغ استفاده میشد.
· اگر رزمنده ای اسیری رو میگرفت به عنوان دستبند و چشم بند از چفیه استفاده میکردند.(البته باید از گره زده چفیه مطمئن میشدند!)
· در هوای سرد ، به خصوص در سرمای کوهستان های کردستان برای جلوگیری از سینوزیت مفید بود.
· به عنوان حوله و حوله حمام هم استفاده میشد!
· دور کننده ی حشرات سمج و موذی به خصوص در چادرهای استراحت بود.
· به عنوان دستمال مرطوب برای پیشونی افراد تبدار هم استفاده میگشت.
· دستمال برای بستن صورت در زمان دندان درد بود.
· زیرآفتاب به عنوان سایه بان استفاده میشد.
· در مواقع لازم به عنوان طناب هم استفاده میشد.
· و بالاخره به عنوان عرق گیر که شاید کاربرد اصلی و مهمش هم همین بود، استفاده می گشت.
منبع : کتاب فرهنگ جبهه